معنی عشق برای فرد در موقعیت و سن متفاوت است! برخی معتقد هستند که عشق یعنی پیشرفت و برخی دیگر می گویند عشق یعنی سوختن و ساختن.
عشق به معنای متعهد بودن و ارتباط شدید عاطفی با کسی یا چیزی است.
فرانکل معتقد است که عشق تنها شیوه ای است که با آن میتوان به اعماق وجود انسانی دیگر دست یافت.
دکتر کاتلین هندریکس و دکتر گی هندریکس (نویسندگان کتاب عشق ابدی) می‌گویند: «عشق واقعی زمانی ایجاد میشود که فرد از یک تعهد ناخودآگاه به‌سمت تعهد خودآگاه پیش می‌رود. زمانی‌که مردم می‌گویند داشتن رابطه واقعا کار سختی است؛ این بیانی از تعهد ناخودآگاه است».
انسان موجودی است که نیازهای جسمانی و عاطفی دارد.اگرنیازهای عاطفی انسان برآورده نگردد میتواند به اندازه ی گرسنگی هلاک کننده،به اندازه بی سرپناهی و تشنگی مشکل آفرین و فلج کننده باشد.تشویش ناشی از نیازهای عاطفی برآورده نشده میتواند مانند محرومیت های جسمانی به مرگ منتهی گشته یا به میزانی با ناراحتی های روان تنی و روان پریشی،زندگی حالتی شبیه به مرگ را فراهم آورد.موردتوجه،نوازش و قدردانی قرارگرفتن،آزادبودن و برآورده شدن نیازهای جنسی،نیازهایی است که به وسیله ی آن ها انسان میتواند راه خود را انتخاب کند و با سرعتی متناسب با توانایی هایش رشدکند و در نهایت سعی میکند همه توانش را به کارگیرد تا به انسان یکتایی که هست برسد و اما عشق،همه این نیازها را میشناسد وگرنه عشق نیست. عشق گوش میکند،لمس میکند و نوازش میکند.عشق یک ویژگی مهم انسان از تولد،تا مرگ است.ماهیت عشق از بعد روانشناختی به عنوان یک مسئله ی قابل بحث باقی مانده است و تا چندی پیش،عشق به عنوان یک زمینه مهم پژوهشی مورد توجه قرارنمیگرفت.
دنیس ندر (Dennis Neder)، نویسنده‌ی کتاب «در دنیای زنان یک مرد باش» (Being a Man in a Woman’s World)، می‌گوید: «عشق سه مرحله دارد: مرحله‌ی شیفتگی، مرحله‌ی پیوند و مرحله‌ی آشنایی. با شناخت این سه مرحله می‌فهمید که آیا عشق شما واقعی است یا نه».
از مهمترین و موردتوجه ترین نظریه هایی که به تبیین انواع عشق میپردازد نظریه ی شش بعدی { لی } است. لی براساس برآورده های به دست آمده از کشورهای ایالات متحده،کانادا و بریتانیا شش روش عشق ورزی را بیان میکند.
شش روش عشق ورزی از نظر لی عبارتند از:
1.عشق رومانتیک ( اروس ) : این نوع عشق توام با میل فیزیکی شدید به معشوق است و براساس زیبایی،جذابیت و تناسی فیزیکی شکل میگیرد.
۲.عشق دوستانه ( استورگ ) : نوعی از عشق که طی آن صمیمیتی لذت بخش به آهستگی رشدیافته و به طرفین گسترش می یابد.در این فرآیند به تدذیج طرفین،زوایای وجودی خود را بیشتر برای یکدیگر فاش میکنند.
.۳عشق بازیگرانه ( لودوس ) : در این شیوه،عشق به عنوان یک تفریح تلقی شده و هیچ تعهدی در آن نیست،وضعیتی که مانند شرکت در یک بازی تلقی میشود و معمولا کوتاه مدت است و به زودی تمام میشود.
۴.عشق شهوانی ( مانیا ) : حالت شدید هیجانی همراه با حسادت و عشق همراه مشغولیت ذهنی که باعث میشود شخص عصبی شده و از طرد شدن بترسد.
۵.عشق واقع گرایانه ( پراگما ) : ترکیبی از عشق لودوس و استورگ است.عشق منطقی که در آن شریک رابطه،براساس نیازهای شخص و همخوانی با سن،مذهب،سوابق و شخصیت انتخاب میشود.این سبک عشق تأکید زیادی بر جذابیت ندارد و بیشتر دنبال رضایت خاطر معشوق است.
۶.عشق فداکارانه ( آگاپه ) : ترکیبی از اروس و استورگ است.عشق غیرشرطی،همراه با مراقبت از معشوق که با انعطاف پذیری و بخشندگی زیاده از حد است.در این نوع عشق خود را فدا کردن وجود دارد.
به‌گفته‌ی دکتر لوری مور (Laurie Moore) همه‌ی عشق‌ها از یک قلب گشوده ایجاد می‌شوند. زمانی که شما باهم هستید، این گشودگی و امنیت هم‌زمان وجود دارد. اما ممکن است کسی که به او علاقه دارید، لزوما شریک زندگی شما نباشد.
در طی اعصار اندیشمندان و نویسندگان کوشش نموده اند راز عشق را بگشایند.در واقع عشق همواره به موازات رشد و پیشرفت زندگی انسان،با وی همراه بوده است.در روانشناسی اولین دیدگاه نظریه پرداز که به این زمینه علاقه نشان داد « روان تحلیل گری » بود. درحالیکه این دیدگاه و دیدگاه های روانشناسی بالینی به طورمرتب مسئله عشق را مورد بررسی و کنکاش قرار میداده اند.سبک های نگرش و نوع عشق در افراد از اهمیت ویژه ای برخورداراست.در خصوص اینکه این سبک های متفاوت درعشق از نگرش های متفاوت در این زمینه ناشی میشود میتواند در زندگی زناشویی افراد نقش موثری را بازی کند.به گفته ی براگتون « واژه ی عشق » معنا و مفهوم یکسانی برای هرفرد ندارد و این خود باعث بروز اشتباهاتی در این زمینه میگردد.عشق جستجوی رستگاری است.همیشه سردرگمی هایی در زمینه عشق وجود داشته است؛ مورتی و راتزین اعتقاد دارند که شاید برخی از سردرگمی ها در این زمینه به جهت نگرش های دو سوگرایانه ای است که علم نسبت به پژوهش های مربوط به عشق داشته؛یکی عشق با ماهیت روانشناختی و دیگری عشق باماهیت ادبی است.بیشتر مردم عقیده دارند که تجربه عشق یا فقدان آن تقریبا برهرفردی به شیوه ای تأثیر میگذارد،با وجود این،شناخت ها و دانسته ها درمورد پدیده عشق بسیار کم است.