هوش هیجانی مفهومی جدید و متفاوت از هوش شناختی است و مشتمل بر شناخت احساسات و استفاده درست از آنها،توانایی اداره مطلوب خلق و خوی،تصمیم های مناسب،کنترل تکانه ها و مهارت های اجتماعی مطلوب است.هوش هیجانی میتواند ارزیابی وبیان هیجان،توانایی ادراک دقیق،دستیابی و یا ایجاد احساسات زمانی که تسهیل کننده افکار میباشند را فراهم کند.نخستین تعریف ازهوش هیجانی برای اولینبار درسال1990 توسط مایر و سالووی مطرح گردید.مدل مایر و سالووی هوش هیجانی را به عنوان ظرفیت ادراک اطلاعات هیجانی و استدلال کردن با هیجانات تعریف میکند.
مدل اولیه ای که توسط مایر و سالووی مطرح شد 3مولفه اصلی را برای هوش هیجانی در نظر میگرفت که شامل: 1. ادراک هیجانی 2.تنظیم هیجانی 3.بهره وری هیجانی بود.
- ادراک هیجانی به معنای توانایی تشخیص درست هیجانات در خود و دیگران و نیز توانایی تشخیص تفاوت در بیان صادقانه و غیرصادقانه هیجانات است.
- تنظیم هیجانی به توانایی نظارت وتغییرشدت وجهت هیجانات درخود ودیگران اشاره دارد.
- تنظیم هیجانی همچنین به توانایی متعادل کردن هیجانات منفی وحذف تاثیرات مخرب آنها برسازگاری روانشناختی و نیز توانایی حفظ هیجانات مثبت که ارزش لذت گرایانه دارد مربوط میشود.
گلمن روانشناس برجسته وصاحب نظر در زمینه هوش هیجانی،حدود80%موفقیت ها را به هوش هیجانی نسبت میدهد.از آنجاکه در واقع احساسات انسان براساس شیوه هایی در بدن ظاهرمیشود که ذهن در فرآیند تفکر از آنها استفاده میکند،هوش هیجانی و افزایش آن میتواند در موفقیت های مختلف و چگونگی برخورد با آنها به فرد کمک میکند.افرادی با هوش هیجانی بالا انعطاف پذیرترهستند،از احساسات خود و دیگران آگاهی دارند،قادر هستند که احساساتشان را با دیگران مرتبط کنند،بر احساسات دیگران تاثیربگذارند و میتوانند هیجانات خود را کنترل کنند.ظاهرا آنها قادرهستند که فشارها را تحمل کنند و به تنظیم استرس ها بپردازند،سرزنده و شادهستند و از زندگیشان رضایت دارند.شخص فاقد هوش هیجانی در برخورد با مسائل زندگی فشارروانی مضاعفی را بر خود تحمل میکند و در نتیجه توانایی خود برای برخورد صحیح و کسب صلح وآرامش را به کار نمیگیرد.اهمیت هوش هیجانی درکسب موفقیت های فردی و بین فردی و امکان افزایش آن باتمرین وآگاهی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفته است.
بار- آن اولینبار،واژه هوش هیجانی را در برابر ضریب هوشی مطرح کرد.او هوش هیجانی را مجموعه ای از توانایی های اجتماعی و هیجانی انسان میدانست که به شخص در حل مشکلات روزمره وتعامل بادیگران کمک میکند.هوش هیجانی آخرین تحول و ابداع مهم در درک رابطه ی بین تفکر و هیجان است.بهترین کمک این سازه این است که هیجان ها و افکار را باهم سازگار میداند و هوشمندانه آنها را باهم ترکیب میکند.